نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
حدیث (1) امام حسين عليه‏السلام:

فى بَيانِ ما يَحدُثُ فى زَمَنِ ظُهورِ المامِ الحُجَّةِ عليه‏السلام : وَ لَتَنزِلَنَّ البَرَكَةُ مِنَ السَّماءِ اِلَى الرضِ حَتّى اِنَّ الشَّجَرَةَ لَتَقصِفُ مِمّا يَزيدُ اللّه‏ُ فيها مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتُوكَلُ ثَمَرةُ الشِّتاءِ فِى الصَّيفِ وَ ثَمَرَةُ الصَّيفِ فِى الشِّتاءِ وَ ذلِكَ قَولُهُ تعالى: «وَ لَو اَنَّ اَهلَ القُرى آمَنوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الرضِ وَلكِن كَذَّبُوا»؛  

در بيان آنچه هنگام ظهور امام زمان عليه‏السلام رخ مى ‏دهد : بركت از آسمان به سوى زمين فرو مى ‏ريزد، تا آن‏جا كه درخت از ميوه فراوانى كه خداوند در آن مى‏افزايد، مى‏ شكند. (مردم) ميوه زمستان را در تابستان و ميوه تابستان را در زمستان مى‏ خورند و اين معناى سخن خداوند است كه: (و اگر مردمِ آبادى‏ ها ايمان مى ‏آوردند و تقوا پيشه مى‏ كردند، بركت‏هايى از آسمان و زمين به روى آنان مى‏ گشوديم، ليكن تكذيب كردند)

الخرائج و الجرائح ج2 ،ص849



:: بازدید از این مطلب : 95
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 

پهلوی

روز 14 دی 1347 شاه در دهلی‌نو اعلام کرد: اگر اهالی بحرین نمی‌خواهند به ایران ملحق شوند، ایران خواسته آنان را چنانچه مورد قبول سازمان ملل قرار گیرد، می‌پذیرد.

به گزارش مشرق، روز 14 دی 1347 شاه در دهلی‌نو اعلام کرد: اگر اهالی بحرین نمی‌خواهند به ایران ملحق شوند، ایران خواسته آنان را چنانچه مورد قبول سازمان ملل قرار گیرد، می‌پذیرد.

سابقه تاریخی مالکیّت ایران بر بحرین بحرین در دوران سلسله هخامنشی به تصرف ایران درآمد. در زمان اشکانیان عرب‌ها در حجاز و بادیه و مکه و یمن سکونت داشتند. آن دسته که در حجاز و بادیه بودند به سبب قحطی به بحرین که در حاکمیت ایران بود رفتند.

این در حالی است که مؤلف اعلاق النفسیه در شرح خلیج فارس، بحرین را سرزمینی عربی می‌شمارد و چنین می‌نویسد: «در قسمت غربی آن (خلیج فارس) بلاد عرب یعنی بحرین، عُمان و مسقط و سُقُطره قرار گرفته ... ». در دوره ساسانیان رقابت بین حاکمان عرب ساحل جنوبی خلیج فارس و فرمانروایان ساسانی بر سر مجمع الجزایر بحرین شدت گرفت، زیرا این مجمع الجزایر در ارتباط دریایی بین خاورمیانه و هند و مصر نقش مهمی داشت.

اردشیر پس از آن که شاه موصل را کشت، به عمان و بحرین و یمامه رفت تا سَنَطرُق (پادشاه بحرین ) به جنگ او آمد و در جنگی با اردشیر کشته شد و اردشیر بحرین را ویران کرد.

وی شهر فوران اردشیر را در بحرین ساخت. با به قدرت رسیدن شاپور دوم بسیاری از عرب های ساکن نواحی بحرین و کاظمه به طمع تصرف ایران حمله کردند.

شاپور شخصاً با نیروی دریایی در خلیج فارس با مهاجمین جنگ و آنان را مغلوب کرد . با به قدرت رسیدن انوشیروان، وی کشور را به جهار بخش تقسیم کرد و هر قسمت آن را به یکی از افراد مورد اعتماد خود سپرد.

یک بخش خراسان و سیستان و کرمان بود، بخش دوم اصفهان و قم و ناحیه جبل و آذربایجان و ارمنستان بود، بخش سوم فارس و اهواز تا بحرین و بخش چهارم عراق تا مرز کشور روم.



:: بازدید از این مطلب : 109
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

یعقوبیان» از اسارت گفت و «جهانگیری» از شهیدان مدرسه مفید؛

1199 نفر مسلمان و یک ارمنی!

دویست و هشتاد و هفتمین مراسم شب خاطره

آنجا 1199 نفر مسلمان بودند و فقط من ارمنی بودم. ظرف غذای ما شبیه یک سینی بود که مقداری برنج در آن برای گروه‌های ده نفره می‌ریختند و هر گروه یک ارشد داشت. هیچ قاشق و بشقابی برای ما وجود نداشت.



:: بازدید از این مطلب : 90
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

چرا در قرآن حضرت مريم(س) «خواهر هارون» معرفي شده، در حاليكه وي برادري نداشته؟

سوره مريم/ آيه 28:

(«يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا»)

آيه 28 سوره مريم(س) زماني را توصيف مي كند كه مريم، عيسي را در آغوش گرفته نزد مردم مي رود و همه از ديدن وي همراه فرزند متعجب شده، به وي مي گويند: «يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا» اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت [نيز] بدكاره نبود. حال اين سوال مطرح مي شود كه چرا مريم در اين خطاب به خواهر هارون تعبير شده در حاليكه مريم برادري نداشته است؟ در روايتي آمده، پيامبر اسلام مغيره را به سوي نجران فرستاد. جمعي از مسيحيان به او گفتند: مگر شما در كتاب خود نمي خوانيد: "يا أُخْتَ هارُونَ"؛ اگر منظور از هارون برادر موسي است، ميان مريم و هارون فاصله زيادي است. مغيره از پيامبر سوال كرد. پيامبر اكرم(ص) فرمود: چرا در پاسخ آنها نگفتى كه در ميان بنى اسرائيل معمول بوده كه افراد نيك را به پيامبران و صالحان نسبت مى ‏دادند.[1]  بنابراين نام گذاري به نام پدران درميان بني اسرائيل چيزي معمول بوده، بويژه نام كسي مانند هارون كه بزرگ قوم خود بوده و جايگاه ويژه اي در ميان بني اسرائيل داشت و نخستين رئيس كاهنان فرزندان لاوي، بزرگترين قبيله بني اسرائيل بود.[2] هم چنين حضرت مريم از طرف مادر به خانواده كاهنان برمى ‏گردد، كه از نسل هارون و عمران هستند. در انجيل، اليزابت‏ همسر زكريا كه خاله مريم مي شود، از نسل هارون معرفي شده است. عبارت انجيل اين است: «كاهنى بود به نام زكريا، از دسته «ابيّا» [خدمتگزاران خانه خدا]، و زنش از خواهران هارون و نامش «اليزابت» بود». بنابراين مريم از طرف مادر به هارون فرزند عمران منسوب است.

در نتيجه مي توان گفت خانواده عمران يك موجوديّت واحد دارد كه در برابر آن، خانواده ابراهيم يعنى اسماعيل، اسحاق و ديگر كسانى كه بى ‏واسطه از آن مى‏ باشند، به ويژه يعقوب و پسرش يوسف قرار دارد.[3] بنابراين مريم از نظر نسب به عمران، پدر هارون و موسي مي رسد، به همين دليل نسبت بالاي مريم را به رخ او كشيدند و گفتند اي خواهر هارون، نه پدرت مرد بدي بود و نه مادرت بدكاره! چنان چه به فردي از بني هاشم گفته مي شود: اي برادر هاشم.[4] طبق اين دو نقل كاملا صحيح است كه مريمي كه خود از نسل پيامبران است و نسب وي به عمران مي رسد هم به دليل پاكي و هم بدليل نسبي به هارون و عمران نسبت داده شود.  چرا كه هم از نسل ايشان است و هم در پاكي مانند ايشان مي باشد.

پي نوشت: [1] . تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى عبد على بن جمعه، انتشارات اسماعيليان، قم، 1415ق،  ج‏3، ص: 333 [2] . نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، محمد هادي معرفت، ترجمه حسن حكيم باشي و ديگران ،ص115 [3] . دفاع از قرآن در برابر آراى خاورشناسان، عبد الرحمن بدوى، ترجمه سيد حسين سيدى‏، به نشر، ص250-249 [4] .نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، محمد هادي معرفت، ترجمه حسن حكيم باشي و ديگران، ص113



:: بازدید از این مطلب : 71
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
 
متأسفانه بیشتر عملکرد‌های مسئولان برگرفته از دنیای ماتریالیستی است، برخی حرف‌های بیگانگان را می‌زنند که هیچ ربطی به اسلام ندارد و برخی حرف‌های شیاطین را می‌خواهند برای ما تعبیر کنند. اگر بنا باشد حاکمیت اداری اسلامی بیاید، باید «نماز» سرلوحه قرار گیرد.


:: بازدید از این مطلب : 101
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

پاسخ به ۴ شبهه وهابیت:

1⃣ سلام دادن به شخص مرده نمیرسد، چرا شما شیعیان میگویید سلام بر حسین؟ باید بگویید حسین رضی‌الله‌عنه

 اگر سلام به شخص مرده نمیرسید خداوند در قرآن نمی‌فرمود: "سلامٌ علی ابراهیم" یا "سلامٌ علی نوحٍ نبی الله"

2⃣ *قسم خوردن به امام معصوم* شرک است شما شیعیان چرا میگویید به امام حسین قسم ....؟

اگر قسم خوردن به غیرخدا شرک است چرا در قرآن میفرماید: "والشمس" "والضحی" "والتین" ..؟ پس قسم خوردن به شخصی که مقامش از زیتون و خورشید که در قرآن به آنها سوگند یادشده بالاتر است اشکالی ندارد

3⃣ *بوسیدن چیزی که از کربلا یا نجف بعنوان تبرک آورده‌اند* شرک است پس چرا شما شیعیان وسایل مقدس را می‌بوسید؟ اگر بوسیدن وسایل مقدس شرک است پس حضرت یعقوب(ع) هم مشرک است، زیرا طبق آیه قرآن حضرت یعقوب لباس حضرت یوسف را بوسید و به چشمانش کشید و چشمان نابینایش شفا یافت

4⃣ *امام حسین مرده است و کمک گرفتن از فرد مرده شرک و حرام است.*

و لاتحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ... طبق آیه قرآن امام حسین«ع» نیز زنده است و همانطور که در زندگی روزمره از خیلی از افراد زنده کمک می‌گیریم از امام(ع) کمک گرفتن هم اشکالی ندارد



:: بازدید از این مطلب : 76
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

┄┄┅┅✿❀♥️❀✿┅┅┄┄

انسان با سه چیز مغرور میشود

1- نام بزرگ

2- خانه مقبول

3- لباس مقبول

اما افسوس که بعد از مرگ

1- نامش مرحوم

2- خانه اش قبر

3- لباسش کفن

بر چرخ فلک مناز که کمر شکن است

بر رنگ لباس مناز که آخر کفن است

مغرور مشو که زندگی چند روز است

در زیر زمین شاه و گدا یک رقم است



:: بازدید از این مطلب : 70
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)



:: بازدید از این مطلب : 77

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
 آدرس امام زمان (عج)

:: بازدید از این مطلب : 70
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : منتظر المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

چرا در قرآن حضرت مريم(س) «خواهر هارون» معرفي شده، در حاليكه وي برادري نداشته؟

سوره مريم/ آيه 28:

(«يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا»)

آيه 28 سوره مريم(س) زماني را توصيف مي كند كه مريم، عيسي را در آغوش گرفته نزد مردم مي رود و همه از ديدن وي همراه فرزند متعجب شده، به وي مي گويند: «يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا» اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت [نيز] بدكاره نبود. حال اين سوال مطرح مي شود كه چرا مريم در اين خطاب به خواهر هارون تعبير شده در حاليكه مريم برادري نداشته است؟ در روايتي آمده، پيامبر اسلام مغيره را به سوي نجران فرستاد. جمعي از مسيحيان به او گفتند: مگر شما در كتاب خود نمي خوانيد: "يا أُخْتَ هارُونَ"؛ اگر منظور از هارون برادر موسي است، ميان مريم و هارون فاصله زيادي است. مغيره از پيامبر سوال كرد. پيامبر اكرم(ص) فرمود: چرا در پاسخ آنها نگفتى كه در ميان بنى اسرائيل معمول بوده كه افراد نيك را به پيامبران و صالحان نسبت مى ‏دادند.[1]  بنابراين نام گذاري به نام پدران درميان بني اسرائيل چيزي معمول بوده، بويژه نام كسي مانند هارون كه بزرگ قوم خود بوده و جايگاه ويژه اي در ميان بني اسرائيل داشت و نخستين رئيس كاهنان فرزندان لاوي، بزرگترين قبيله بني اسرائيل بود.[2] هم چنين حضرت مريم از طرف مادر به خانواده كاهنان برمى ‏گردد، كه از نسل هارون و عمران هستند. در انجيل، اليزابت‏ همسر زكريا كه خاله مريم مي شود، از نسل هارون معرفي شده است. عبارت انجيل اين است: «كاهنى بود به نام زكريا، از دسته «ابيّا» [خدمتگزاران خانه خدا]، و زنش از خواهران هارون و نامش «اليزابت» بود». بنابراين مريم از طرف مادر به هارون فرزند عمران منسوب است.

در نتيجه مي توان گفت خانواده عمران يك موجوديّت واحد دارد كه در برابر آن، خانواده ابراهيم يعنى اسماعيل، اسحاق و ديگر كسانى كه بى ‏واسطه از آن مى‏ باشند، به ويژه يعقوب و پسرش يوسف قرار دارد.[3] بنابراين مريم از نظر نسب به عمران، پدر هارون و موسي مي رسد، به همين دليل نسبت بالاي مريم را به رخ او كشيدند و گفتند اي خواهر هارون، نه پدرت مرد بدي بود و نه مادرت بدكاره! چنان چه به فردي از بني هاشم گفته مي شود: اي برادر هاشم.[4] طبق اين دو نقل كاملا صحيح است كه مريمي كه خود از نسل پيامبران است و نسب وي به عمران مي رسد هم به دليل پاكي و هم بدليل نسبي به هارون و عمران نسبت داده شود.  چرا كه هم از نسل ايشان است و هم در پاكي مانند ايشان مي باشد.

پي نوشت: [1] . تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى عبد على بن جمعه، انتشارات اسماعيليان، قم، 1415ق،  ج‏3، ص: 333 [2] . نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، محمد هادي معرفت، ترجمه حسن حكيم باشي و ديگران ،ص115 [3] . دفاع از قرآن در برابر آراى خاورشناسان، عبد الرحمن بدوى، ترجمه سيد حسين سيدى‏، به نشر، ص250-249 [4] .نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، محمد هادي معرفت، ترجمه حسن حكيم باشي و ديگران، ص113



:: بازدید از این مطلب : 87
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 15 دی 1396 | نظرات ()